یک روز برفی در اولین زمستان زندگیت دختر گلم
ساعت 1 بعد از ظهر در مسیر رفتن به خونه مامان رعنا بودیم که سر راه رفتیم پارک کودک زرهی و چندتا عکس یادگاری باهم گرفتیم من هم با احتیاط تو رو از ماشین پیاده کردم و خیلی مواظب بودم که خدای نکرده اتفاق بدی نیفته ، آخه زمین کاملاً لغزنده بود جوجوی ناز نازی من ، با دیدن برفها که از آسمون می بارید کلی متعجب شده بودی عسلم ...
نویسنده :
مامانی
2:28